فولکلور
مرگور:
هر ملتی علاوه بر تاریخ مکتوب خود، طی گذر زمان، واقعیاتی را درفکر، روح و
جان خود میپروراند و نسل به نسل منتقل ودر کنار انتقال متحول میسازد .
این واقعیات، نشان دهندهی گوشههایی از زندگی هزاران سالهی او همچون
فرهنگ و اعتقادات مذهبی و ادبیات و سایر شاخصههای هویتی او میباشند. با
مطالعهی این واقعیات نانوشته که به آن فرهنگ شفاهی گفته میشود، میتوان
قدری زحمت، به شناخت تاریخ سیاسی و اجتماعی آن ملت رسید. ملت کرد نیز همچون
بسیاری از ملل جهان با وجود اینکه از لحاظ تاریخ نوشتاری و فرهنگ مکتوب
از قافله عقب افتاده است ولی با بهره گیری از فر هنگ ریشه دار خود میتواند
از این لحاظ کاستیهای خود را در این حوزه جبران کند و در فرهنگ جهانی
شدهی امروز جای پایی برای خود باز کند.
از آنجا که منطقه مورد مطالعهی ما کرد هستند و با سایر هم زبانان خود از
لحاظ فرهنگی دارای اشتراکات زیادیاند، در این تحقیق سعی کرديم که آداب و
رسوم کردها را به صورت کلی مورد بررسی قرار دهیم. واسیلی نیکیتین در
بارهی فولکلور کردها مینویسد: آنچه در تحقیق و مطالعه در ادبیات کردی
آدم را حیرت زده میکند رشد بیش از حد فولکلور آن است (اصطلاح رشد بیش از
حد از ویلچفسکی است ) که از ویژگیهای آن به شمار می رود. (نیکیتین ،
ص532،ج2)
نوع زندگی این مردمان در گذشته به صورت قبیلهای بوده و سرکردهی طایفه که
در زبان کردی به او" آغا" میگویند بر کلیه امور مربوط به زندگی ایلی و
عشایری نظارت داشته است و حرفهای او بدون چون و چرا اجرا میشده است.
البته اکنون این شکل زندگی وابستگی افراد به سیستم قبیلهای و حضور خوانین
و آغاها از بین رفته و با گرایش مردم کرد به زندگی شهرنشینی و تحصیل و
مرسوم شدن شیوهی جدید زندگی، بسیاری از آداب و رسوم مانده از جامعهی یک
بعدی و راکد قبیلهای از بین رفته یا در حال از بین رفتن است. به دلیل
شرایط اقلیمی و آب و هوای سرد منطقه، با وجود دگرگونیهای بسیار، هنوز
اکثریت مردم کرد روستانشین از لحاظ تعلق اجتماعی از نسل و شجره و مردم
طوایف مشخص کرد هستند، مانند طوایف شکاک، هرکی،سادات ، مکری ، سوری ، لک و
غیره .
اسماعیل یوردشاهیان در باره نظام خانوادگی کردها مینویسد:
خانواده در میان مردم کرد هنوز از ارزش نهادی بسیار نیرومندی برخوردار است،
اما به دلیل دگرگونی ارکان زندگی اجتماعی و تمایل جوانان به تشکیل زندگی
مستقل، در حال تحلیل و از بین رفتن است؛ یعنی خانوادههای گسترده درحال
تبدیل به نیمه گسترده است و خانوادههای هستهای که مرکب از زن، مرد و
فرزندان است. با وجود این، هنوز در بسیاری از روستاها، بخصوص روستاهای دور
کوهستانی، شکل محدودی از خانوادههای گسترده و نیمه گسترده حفظ شده است، که
در این نوع خانوادهها و جوامع، و کلاً در جوامع مردم کرد، پدر خانواده
تصمیم گیرندهی اصلی است و آنان هستند که در خصوص تحصیل و ازدواج
فرزندان، بخصوص دختران، تصمیم میگیرند. (یوردشاهیان، صص 171و172)
مردم کرد فرهنگی بسیار غنی و آداب و رسومی بسیار کهن دارند. کردها از لحاظ
خوی و خصلت بسیار از طبیعت تاثیر گرفتهاند و فرهنگ خود را در ارتباط با
طبیعتی که بازتاب فرهنگ کشاورزی و دامپروری است شکل دادهاند .
مینورسکی دربارهی فولکلور کردها میگوید:
ادبیات ملی یا فولکلور در میان کردها بسیار غنی است. داستانها و
سرگذشتهای ملی اصیل و مخصوص به خود بسیار دارد. از جمله قهرمانیهای
مقاومت در قلعهی " دم دم " (قلعهای است در قسمت سفلای ارومیه حوالی
حوزهی رواندوز) در برابر شاه عباس صفوی. کردهای با ذوق و علاقه ، برای آن
واقعه ترانههایی سروده اند که یکپارچه شور و حماسه و قهرمانی است، یا
ابیات شورانگیز "مَم و زین" که داستان قهرمانیهای یکی از پهلوانان ملی
کردها به همین نام است و سینه به سینه و نسل به نسل نقل شده ومی شود.
(مینورسکی ص44)
مم (مهم) که عاشق زین است به خاطر اینکه جزو طبقهی پایین دست جامعه بوده،
نمیتواند که با زین خواهر امیر بوتان(بوتان؛ شهری در کردستان ترکیه )
ازدواج کند. جالب اینکه کسی که در این بین اسباب جدایی این دو را فراهم
کرده و باعث تحریک امیر بوتان در جلوگیری از رسیدن این دو، به هم مي شود ،
شخصی به نام " بکر" یا " بکو" بوده که از اهالی دهستان مورد بحث ما یعنی
مرگور (روستای گردیک) است. بکو منفورترین چهرهی این داستان واقعی است.
بعد از اینکه امیر توسط بکو به ماجرای عشق این دو پی میبرد ، مم را به
زندان میاندازد ولی به دلیل واهمه از قیام مردم، ناچار او را آزاد میکند،
قبل از این وصلت، مم در فراق زین میمیرد و زین به خاطر این مصیبت،
نمیتواند زندگی بدون مم را تحمل کند و جانش را در این راه تسلیم
میگرداند. برای آشنایی بیشتر در مورد داستان مم و زین می توانید به کتاب
" ئهفسانهی مهمی ئالان ئهمیری کوردان" اثر روژه لیسکوی فرانسوی
مراجعه کنید که سید جلال نظامی آن را از فرانسوی به کرمانجی شمالی ترجمه
کرده است. محمد ریانی نیز توانسته آن را به لهجهی سورانی ترجمه کند. روژه
لیسکو یکی از افسران فرانسوی حاضر در سفارتخانهی فرانسه در دمشق بوده است
که در دانشگاه دمشق در حوزهی مطالعات شرق شناسی مشغول تحصیل بوده و بعد
از اینکه در سوریه با داستان مکتوب مم و زین آشنا گردیده ، آن را به
فرانسوی ترجمه کرده است. او در زمینهی آثار فارسی نیز ترجمههایی داشته
است همچون ترجمه آثار ذبیح اله صفا با همکاری هوگوماسه و لازارد وآثار صادق
هدایت. لیسکو اولین نویسندهی فرانسوی بوده که آثار صادق هدایت را به
فرانسوی ترجمه کرده است. علاوه بر دو ترجمهی ذکر شده، میتوانید به کتاب
"مم و زین" نوشتهی احمد خانی نویسندهی عالی قدر اهل کردستان ترکیه
مراجعه کنید. این اثر نسبت به اثر لیسکو واقع گرایانه تر یا به تعبیری،
رئالیستیتر است.
بسیاری از این گونه داستانهای عاشقانه و رویدادهای تاریخی که در کردستان
به وقوع پیوستهاند ، علاوه بر اینکه میتوان از لابهلای آثار نویسندگان و
شاعران برجستهی کرد همچو ملای جزیری،ابن اثیر،نالی ،هه ژار، هیمن ،میر
شرفخان بدلیسی ،گوران وصدها نامدار دیگر یافت. میتوان در داستانها و
افسانهها و اسطورههایی که سینه به سینه، درطول صدها سال نقل شدهاند،
نیز مشاهده نمود. از جمله کسانی که این گونه داستانها وافسانهها را در
دهستان مرگور، سینه به سینه و به صورت منظوم حداقل در یکی دو سدهی گذشته
نقل کردهاند ، میتوان افرادی همچون : علی هافسد (هفتصد) ، مصطفی خیلانی،
اسد ، علی گوران ،عبداله هافسد ،عبداله قزلباش ،احمد علیخان ،حاجی عبداله
،خلیل هرکی ، احمد احمدی ، محمدامین حاتمی ،حاجی محمد ملک و ده ها نفر دیگر
را نام برد که در واقع شاگردان و ادامه دهندگان راه افراد گمنام دیگری
بودهاند که کمک شایانی به فرهنگ شفاهی کردستان کردهاند. این افراد برای
انجام این کار به غیر از کردستان ایران، به سایر کشورهای دارای جمعیتهای
ملیونی کرد همچون ترکیه, عراق ، سوریه و ارمنستان رفت و آمد داشتهاند.
هنر شعر و شاعری در کردستان گسترش فراوانی دارد و اگر ما نمیتوانیم
آثار شعرای کرد را بالاتر از شعرای اسلامی بدانیم به خاطر کمبود تحقیق
در زبان و ادبیات کردی است، نه ضعف مقام شعری شعرای کرد.(مينورسكي ، ص 45)